علامه محمدرضا حکیمی، عالم و متفکر برجسته اسلامی پس از مدتی بیماری و در ۸۶ سالگی، بر اثر ایست قلبی به ملکوت اعلا پیوست. پیکر این اندیشمند بزرگ ،عدالتخواه، حقگو و آزادمرد امروز در مشهد مقدس در جوار بارگاه ملکوتی حضرت ثامن الحجج علی ابن موسی الرضا به خاک سپرده خواهد شد.محمدرضا حکیمی دانشمندی جامع و ادیبی چیرهدست و اندیشهورزی نوآور و اسلامشناسی عدالتخواه بودند که از آثار او میتوان به «الحیاة»، «خورشید مغرب»، «عقل سرخ»، «عاشورا: مظلومیتی مضاعف»، «شیخ آقا بزرگ تهرانی»، «تفسیر آفتاب»، «فریاد روزها»، اشاره کرد.
محمّدرضا حکیمی فرزند حاج عبدالوهاب در ۱۳۱۴ خورشیدی در مشهد چشم به جهان گشود. پس از گذراندن دوران دبستان به حوزه علمیّه «نوّاب» در مشهد وارد شد و در میان همدرسانِ خویش، خوش درخشید. به زودی در بسیاری از شاخههای علوم حوزوی و معارف دینی، «مرجع تحقیقِ» طلّاب جوان و کثیری از دانشجویان و جوانان در بیرون از حوزه شد. وی از محضر عالمانی چون ادیب نیشابوری، آیتالله حاج سید محمّدهادی میلانی، شیخ هاشم و شیخ مجتبی قزوینی، حاج میرزا احمد مدرّس، شیخ غلامحسین محامی بادکوبهای و… کسب علم کرد و با بزرگانی همچون علّامه امینی، سیّد ابوالحسن حافظیان، شیخ علی اکبر الهیان و… مأنوس شد.
او در ۲۳ سالگی از آقابزرگ طهرانی اجازه نقل حدیث گرفت و از همان دوران، سری پرشور داشت و در راه تحقق "عدالت" مبارزه میکرد. مهدی اخوانثالث از دوستانش، وی را «سربدار امروز خراسان» نامیده و شعری را در نخستین مجموعه انتشاریافته خود، با نام «ارغنون»، به او تقدیم کرده است و مهرداد اوستا در وصفش سروده: «در گلشن کلام «حکیمی» بین / آیات رشک حکمت یونان را».
او در ۱۳۴۹ خورشیدی و در بحبوحه عصر اختناق، با همکاری علامه سیدجعفر شهیدی، یادنامه علامه امینی، صاحب «الغدیر» را منتشر کرد.
آثار و تالیفات:
حدود پنجاه اثر از این استاد فرزانه تاکنون منتشر شده است:آثار این استاد فرزانه را می توان در چند مورد دسته بندی کرد که به این شرح است:
- آثاری که در "معرّفی و شناساندنِ مکتب تفکیک (که معتقد به جدایی دین از فلسفه و عرفان است)" نگاشته شدهاند: همچون «مقام عقل، اجتهاد و تقلید در فلسفه، معاد جسمانی در حکمت متعالیه، الهیّات الهی و الهیّات بشری و مکتب تفکیک»
- آثاری که در "زمینه روایات اهل بیت (ع) و ترجمه احادیث" تألیف شده است از جمله دایرهالمعارف «الحیاه (ترجمه احمد آرام) ، گزارش و انذار»
- آثاری که "شناساننده اسلام نجاتبخش و آموزنده دستورات فردی و اجتماعیِ این آیین آسمانی" هستند، همچون «کلام جاودانه، خورشید مغرب، امام در عینیّت جامعه، مرام جاودانه، جامعهسازی قرآنی، پیام جاودانه، ادبیّات و تعهّد در اسلام»
- آثاری که "در تجلیل از زحمات و مجاهدات مفاخر اسلام نوشته شده" و تصویرگر چهره روشنیبخشِ این رادمردان است، چونان «سپیدهباوران، بیدارگران اقالیم قبله، حماسه غدیر، شیخ آقابزرگ، میرحامدحسین و شرفالدّین»
= کتب «حکومت اسلامی» و «منهای فقر» ایشان بیانگر فریادها و مطالبات ایشان نسبت به اجرای عدالت است.
- آثاری که "مجموعهای از مقالات او را در بر میگیرد" مانند «عقل سرخ، آنجا که خورشید میوزد، نان و کتاب و عاشورا و غزّه» همچنین اشعار فارسی و عربیِ حکیمی را نیز می توان به اینها افزود. حکیمی اعتقاد دارد «اسلامی که در آن عدالت نباشد، اسلام نیست.»
"دکتر علی شریعتی" در نامه ای در آذر ۱۳۵۵ خورشیدی، حکیمی را به عنوان «وصیت شرعی» خود قرار می دهد و ۶ ماه قبل از مرگش شخصاً نامه را به دست او می رساند